غمکده یاس

**داســـــــتان تنهایی من ورویـــــــــــــــــــــا**

غمکده یاس

**داســـــــتان تنهایی من ورویـــــــــــــــــــــا**

بازم دلم گرفته.......

  

  

 من  به بعضی از دوستام قول داده بودم که دیگه از  

 

غم  حرفی نزنم خوب آخه نمیشه وقتی غم منو  

 

تنها نمیذاره من چه کنم ؟ 

 

کاشکی اون دوستای مهربونم به غم میگفتن که سراغ  

 

یاسی نرو من که هر کاری میکنم نمیتونم از دستش  

 

 فرار کنم هر جا که میرم همیشه مثل یه سایه تعقیبم 

 

میکنه خوب شاید غم منو دوست داشته باشه که دلش 

 

نمیاد تنهام بذاره به هر حال حالا که اون دلش نمیخواد 

 

من تنها باشم و همیشه دنبالم میاد خوب بذارین منم 

 

از اون واستون بگم 

 

از غم بگم و بنویسم که............. 

 

 بیـــــــوفا رســـــــــم وفا از غم نیاموزیم چرا 

 

غـم با همه بی مهریش هر شب به من سر میزند 

 

  دیشب بازم دل گرفت  اونقد گریه کردم که 

 

نمیدونم کی خوابم برد نمیدونم خوابم گرفت یا 

 

از گریه بی جون شدم و از  هوش رفتم ولی اینو  

 

 

میدونم که خوابم گرفت امــــا بازم رویــــــــا 

 

 نیومد نمیدونم چرا خیلی وقته که نمیاد دلم واسش  

 

یه ذره شده کاشکی میومد آخه خیلی حرفها واسش 

 

دارم میخوام بهش خیلی چیزها رو  بگم میخوام بهش  

 

خبر بدم که یاسش داره از تنهایی دق میکنه 

 

میخوام بهش بگم که یاسی رو با خودش ببره آخه منم  

 

میخوام پیشش باشم اگه اونجایی که اون هست  

 

جای خوبیه خوب چرا من هم پیش او نباشم مگه 

 

نه اینکه میگن مادرها همیشه هر جایی که  بهتر  

 

باشه رو واسه بچه هاشون میخوان خوب منم میخوام 

 

برم پیش رویام آخه من اینجا رو دوست ندارم اینجا 

 

دلم میگیره میخوام پیش خودش باشم میخوام اگه 

 

کسی بهم  ظلم کرد اون ازم دفاع کنه مگه نه اینکه 

 

میگن مادرها وقتی کسی به بچه هاشون ظلم کنه 

 

ازش دفاع میکنن خوب منم میخوام برم پیش رویام تا 

 

اون  یه پنا هگاه واسم باشه 

 

خــــــــــــــــــدایا منم میخوام برم پیش رویــــــــــــــــــا 

 

رویـــــــــــــــــــــا جون منم ببر پیش خودت 

 

دیگه از این دنیا و آدماش خسته شدمه از ظلم و ستم 

 

مردم خسته شدمه نمیخوام باشم  میخوام پیش تو  

 

بیام اگه واقعا یاسی رو دوس داری پس بیا و منو با خودت 

 

بـبر  بیا که یاست منتظرته

 

نظرات 10 + ارسال نظر
مهدی ( شب تنهایی ) چهارشنبه 10 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:52 ب.ظ http://www.Tanhatarinasheq.blogfa.com

دوباره سلام
خیلی عالی بود نه از این نظر که ..... چجوری بگم ...... منظورم این نیست که بگم مطالب قشنگی داشتی یا از اینچجور حرفا می خوام بگم واقعا صادقانه و جدی بود یعنی زیبا بود چون حرف دل بود قشنگ بود چون از عشق بود خب این حرفا یکمی برا دهن بعضی از ما آدما بزرگه ولی شما با این نوشته ها میگین که واقعا بزرگین انقدر هستی که بتونی از واقعیت و عشق درست حرف بزنی .
با تمام وجود برات آرزوی می کنم که هرچی آرزو داری برآورده بشه .
____ (¯ `•?.•´¯)
_____ (_.•´/|\`•._)
_______ (_.:._)__(¯`:´¯)
__(¯`:´¯)__¶__(¯ `•.?.•´¯)
(¯ `•??.•´¯)¶__(_.•´/|\`•._)
(_.•´/|\`•._)¶____(_.:._)_¶
__(_.:._)__ ¶_______¶__¶¶
____¶_____¶______¶__¶¶ ¶¶
_____¶__(¯`:´¯)__¶_¶¶¶¶ ¶¶¶¶
______(¯ `C.?.•´¯)_¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶
______(_.•´/|\`•._)¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶
_______¶(_.:._)_¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶
¶_______¶__¶__¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶
¶¶¶______¶_¶_¶¶¶¶(¯`:´¯)¶¶¶¶¶
¶¶¶¶¶(¯`:´¯)¶ _¶(¯ `•K?.•´¯)¶¶¶
¶¶¶(¯ `Y.?.•´¯ )¶ (_.•´/|\`•._)¶
¶¶¶(_.•´/|\`•._) ¶¶ _ (_.:._)¶¶
¶¶¶¶¶¶(_.:._)¶¶¶_ ¶¶¶¶ ¶¶¶
__¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶(¯`:´¯) ¶¶ ¶¶¶
______¶¶¶¶¶(¯ `•.?.•´¯)¶¶ ¶¶¶
____¶¶¶¶ ¶¶ (_.•´/|\`•._)¶¶¶ ¶¶¶
___¶¶¶¶ ¶¶¶¶ ¶ (_.:._)¶__¶¶¶ ¶¶
___¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶_¶¶¶ ¶¶¶___¶¶ ¶¶
_¶¶¶¶ ¶¶¶¶___¶¶¶ ¶¶¶¶____¶¶¶
¶¶¶¶¶¶¶¶____ ¶¶¶ ¶¶¶¶_____¶
---------¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶---------
---------¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶---------
---------¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶---------
___|___|___|_____|___|___|___|___|__
__|___|___|____|___|___|____|__|__
___|___|___|____|___|___|_|__|___

ممنونم که به غمکده یاس اومدی وبه حرفاش گوش دادی بازم بیا منتظرتم

یار مهربون چهارشنبه 10 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:28 ب.ظ

لذت یک لحظه مادر داشتن

تاج ازفرق فلک برداشتن

تا ابد آن تاج بر سر داشتن

در بهشت آرزو ره یافتن

هر نفس شهدی به ساغر داشتن

جاودان در اوج قدرت زیستن

ملک عالم را مسخر داشتن

بر تو ارزانی که ما را خوش تر است

لذت یک لحظه مادر داشتن

مهدی @ وبلاگ شاعر @ پنج‌شنبه 11 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 07:20 ب.ظ http://shaear.persiangig.com

یار مهربون جمعه 12 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:16 ق.ظ



(کلام شریعتی )

خدایا به من زیستنی عطا کن که در لحظه مرگ بر بی ثمری

لحظه ای که برای آن گذشت حسرت نخورم،

و مردنی عطا کن که بر بیهودگی اش سوگ وار نباشم.

خدایا تو چگونه زیستن را به من بیاموز !

چگونه مردن را خود خواهم آموخت.

یار مهربون شنبه 13 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 07:30 ق.ظ

عشق گفتم:تا تورا دارم تنها نیستم منو تنها گذاشت و رفت... به احساس گفتم: تا تورا دارم تنها نیستم منو تنها گذاشت و رفت... به وفا گفتم:تا تورا دارم تنها نیستم اونم منو تنها گذاشت و رفت... ولی وقتی به تنهایی گفتم:تا تورا دارم تنها نیستم ماندو هم دم و مونسم شد

اینم از وفای تنهایی که هیچ وقت آدمو تنها نمیذاره

ع فانی شنبه 13 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 07:34 ق.ظ

می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی میتونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی .

فانی جون امید وارم که هیچ وقت اشک غم نریزی

!!! دوشنبه 27 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:48 ق.ظ


غم کیلو چنده؟
دیدی سلام برسون
دوست کجاست؟
فقط مینویسیم دوست
اما معناش رو نمیدونیم
میگیم مهربونی
اما خیلی سنگدلیم
از این حرف های تکراری خسته شدم.

غمگینترین غمگین ایران شنبه 9 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 05:22 ب.ظ http://asalbano.ir

سلام
قدر زندگیتو بدون اینقدر دنبال غم نرو انشا الله غم نبینی اگه جا من بودی که همسر و چهار فرزندم کشته شدند چکار می کردی ؟ خدا را شکر کن
خدا فقط مرا زنده نگهداشته
خدا حافظ



خدا بهتون صبر و طاقت بده

ایمان پنج‌شنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 06:48 ب.ظ

وای از این غم تنهاییی. دوست دارم یه همدم داشته باشم میشه

سحر شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:44 ب.ظ http://deleshekasteam.blogfa.com

سلااااااام
قشن بود.......... پیش مام بیا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد