غمکده یاس

**داســـــــتان تنهایی من ورویـــــــــــــــــــــا**

غمکده یاس

**داســـــــتان تنهایی من ورویـــــــــــــــــــــا**

تولــــــــــــــــد یاسی....................

  تاریخ تولـــد یاسی  24/11/........   

 دوستایی که همیشه میان به دیدن غمکده یاس میدونن که رویـــــــــــا کی هست اما  

 

من واسه تو دوست مهربونم میگم که تازه اومدی و غمکده منو داری میبینی 

 

رویا مادر منه که من توی بعضی از مطالبم به اسم صداش میکنم  

 

  

 

 20سال پیش به دنیا آمدم در زمستانی سرد چشم  

 

به  جهان گشودم بهمن ماه بود و آسمان گریان   

 

. نمیدونم آسمان به  حال من میگریست یا به حال  

  

خودش نمی دانم دلش به حال من میسوخت که به 

 

 اسم انسان پا به عرصه گیتی گذاشته بودم یا برای  

 

خود می گریست که مجبور بود  

 

بدبختیهای انسان دیگری را به چشم ببیند ولی بهر  

 

حال میگریست. 

 

شب بود و تاریکی اولین شب تولدم هوا بارانی بود و  

 

دل آسمان گرفته آن شب من و آسمان به پهنای  

 

دریا گریستیم آسمان خستـــــه از گریه من و من  

 

خسته از گریه شبانه.  

  

صدای دلنواز لالایی مـــــادرم قشنگترین ترانه عالم  

 

بود برای چشمهای گریانم. 

 

اولین شب زندگیم را با قشنگترین  ترانه عالم در  

 

آغوش پاکترین موجود عـــالم  

  

سپری کردم.   در آغوش گـرم و مهربان مـــــادرم 

 

اولین فرزند خانواده ایی بودم که پسر میخواستند  

 

ولی  برخلاف  انتظار آنها دختری کوچــــک ولاغر و  

 

بیمار به  دنیا آمده بود. نمیدانم چرا بیمار شایـــد  

 

تقدیر میخواست از همان آغاز تولدم معنی زجر و  

 

بدبختی را به من  بفهماند.وبه راستـــــی که  

 

 چه خوب معنی زجر و تنهایی  را چشیدم. 

 

 نام مرا (یاســــــــمن )گذاشتند تا به حرمت یاس  

 

و عطرش  زنده بمانم.  

  

و من نیز زنـــــده ماندم و زندگــــی کردم  

 

اگر روزی میدانستم سرنوشت چه خواهد شد. 

 

اگر میدانستم پاکترین مو جودعالم مـــــادرم را از  

 

دست خواهم داد آن شب سرد وتاریک آنقدر گریه 

 

 میکردم 

 

تا جانی به تن خسته ام باقــــــی نمی ماند  اگر 

 

مـــادرم میدانست که روز گار چه سرنوشتی را   

 

برایم رقم زده شاید هیچ گاه از خدا نمی خواست 

 

 که من زنده بمانم.شاید هیچ وقت دعا نمی کرد که  

 

خدا  یاسی را به او بر گرداند .شاید همان موقع از  

 

خدا میخواست که یاســـــــمن را پیش خود ببرد.  

 

تــــا شاهد زجر و بدبختیش نباشد.شاید رویــــای  

 

مهربون  من اگر میدانست که در غیابش گل یاسش  

 

چنین پژمرده و نالان میشود هیچ وقت آرزو نمی کرد  

 

که خدا یاسی را به او برگرداند.  

  

اما افسوس و صد افسوس که گذشته ها گذشتند.. 

 

 رویــــا یاسی را از خدا هدیه گرفت اما چه سود چون  

 

وقتی یاسی 10 سالش بود خدا رویــــا رو ازش گرفت   

 

مگه نه اینکه میگن خدا هر چی رو که داده یه روز  

 

پس میگیره خب خدای مهربون هم رویــــاشو گرفت  

 

و پیش خودش برد. 

 

آره رویـــا سفر کرد و یاسی تنها شد  یاسی  

 

تنها  پناهگاهشو تنها جای امنی رو که داشت از  

 

دست داد  ناشکری نمیکنم اما دلگیرم /دلگیرم از  

 

دست روزگار. 

  

دلگیرم از دست اجل.دلگیرم از بخت بد یاسی که  

 

 همیشه باید تنها باشه. 

 

ای کاش هیچ وقت بزرگ نمیشدم تا معنی غم وغصه  

 

 را بدانم.ای کاش هیچ وقت فرق بین خوبی و بدی  

 

را تشخیص نمی دادم ای کاش عشق را نمی شناختم 

 

 و غزل خدا حافظی را به من یاد نداده بودند. ولی  

 

افسوس که اینها آرزوهایی هستند محال و نشدنی 

 

 چون هم بزرگ شدم و هم فهمیدم معنی عشق  

 

مادر و فرزندی را وهم غزل خدا حافظی و جدایی  

 

را یاد گرفتم نمی دانم از چه بنویسم اگر بخواهم تمام 

 

درد و دل هایم را بنویسم وحرف های نگفته را بگویم 

  

برای این کار اگر تمام صحرا دفتر شود و تمام دریا  

 

مرکب و تمام درختان قلم گردند برای درد و دل هایم  

 

کم هستند ولی من مینویسم وبه همین چند  

 

صفحه سفید  اکتفا میکنم مینویسم تا کمی از  

 

غصه های دلم خالی شوند  

 

واین بغض که سالیان است در گلویم جا خوش کرده  

 

بیرون آید  و راحتم کند.  

 

میدونید دختری 10 ساله  و تنها  برایش غم بی  

 

مادری  سنگین است. 

 

چشمان یاسمنی 10 ساله دیگر نای گریه کردن را   

 

نداشت اما میگریست و نالــــــه  میکرد آخه شما  

 

نمی دونید که یاسی همه دار و ندارش را از دست  

 

داده بود آخه یاسی تنها شده بود و میدانست که 

 

 تنهایی دردیه که یاسی تحملش رو نداره. آخه  

 

یاسی میدونست که نمی تونه دیگه رویــــا رو ببینه  

 

 .یاسی با اون جثه کوچیکش و اون دل نازکش 

 

 میدونست که تحمل غم به این بزرگی رو نداره 

 

 اما ببینین روز گار چگونه با یاسی بازی کرد و یاسی  

 

20 ساله شد و تونست زنده بمونه یاسمنی که  

 

فکرش رو هم نمیکرد بتونه بدون  مادرش زندگی  

 

کنه و این همه مشکلاتوتحمل کنه اما خوب یاسی  

 

تونست تا اینجا تحمل کنه و با غم و غصه هاش  

 

بسازه اما دیگه خسته شده نمی تونه .دیگه طاقت 

 

 تحمل این همه غم و غصه و ناراحتی رو نداره  

 

 یاسمن دیگه داره پژمرده میشه یاسمن داره از پا   

 

می افته آخه خودشم فکر نمی کرد تا اینجا دوام  

 

بیاره اما دیگه خسته شده دیگه دلش جایی واسه    

 

غم وغصه هاش نداره میخواد به همه بگه تا همه  

 

بدونن یاسمن چه کشیده میخواد همه بدونند که  

 

یاسمن  دیگه داره از پا میفته.   

 

یاسمن میخواد  همه بدونند که از تنهایی خسته شده   

 

 

دیگه طاقت نداره/حتی دیگه اشکشم  داره خشک میشه  

 

 

یاســـــــــــــــــــمن دیگه خسته شده .........  

 

شاید آن روز که سهراب نوشت :

تا شقایق هست زندگی باید کرد

خبری از دل پر درد گل یاس نداشت

باید اینجور نوشت :

هر گلی هم باشی چه شقایق چه گل پیچک و یاس

زندگی اجبارست

نظرات 24 + ارسال نظر
مهدی علیپور @ وبلاگ شاعر @ شنبه 20 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 06:22 ب.ظ http://shaear.persiangig.com

یاسی جان باید تو این روزگار بی رحم که قانون جنگل رو پیاده کرده مقاوم باشی و با تلخی ها و سختی ها بجنگی

توی این روزای وحشی.................دل من مانده تو دشتی
خیلی بی آب و علف شد.............دشت من خونه بخت شد
غم من تازه شروع شد.................روزگار زیادی کور شد

ممنونم

میسی

سیاوش شنبه 20 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:01 ب.ظ http://movqvd.blogfa.com/

سلام پیشاپیش تولدت مبارک



بابا بیــــــــــــــــــــــی خیال چته غم گرفتی فکر فردا باش که گذشته ها گذشته

ممنونم دستت درد نکنه واسه تبریک تولدم اما نمیشه آدم غم هاشو

فراموش کنه یا اینکه من نمیتونم اما بازم ممنونم که اومدی

بازم بیا و بهم سر بزن از دیدنت خوشحال میشم

Afshin شنبه 20 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:22 ب.ظ http://afshinama.blogfa.com

من اون غمی که تو تو گلوت داری را نداشتم اما درکت میکنم
واقعا اظهار تاسف منم چیزیا حل نمیکنه
ولی از خدا میخوام بعد از هزار سال که تورو برد پیش خودش
بری بهشت پیش رویا و تا آخر باهاش باشی
اندازه ی اون همه سالایی که ندیدیش بشینی نگاش کنی
قد سالایی که پیشش نبودی بغلش کنی و تو بغلش آروم بگیری
لمس بودنت مبارک

ممنونم از حرفای قشنگت ممنونم

دردونه یکشنبه 21 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:41 ب.ظ

قوی باش دختر تو هنوز نصف راهو هم نیومدی ! خسته شدی ؟ بشین نفس بگیر دوباره ادامه بده راهو

چشم اجی دردونه

ممنونم که به دیدن غمکده یاس اومدی

خدا یکشنبه 21 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 09:12 ب.ظ

تو که خوب موندی
دختر خوبی هم هستی
پس همین جور ادامه بده
جایگاه تو کنار
رویای جهانیت
و شاید هم
رویای این جهانت
در بهشت باشد

ممنونم خدا جون که اومدی به دبدن یاسی

[ بدون نام ] یکشنبه 21 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:03 ب.ظ

وا چته دختر
چقدر فضای کامنتت خوشگله

ممنونم اما چرا بی نام و نشونی کاشکی مینوشتی که کی هستی

عطیا دوشنبه 22 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:25 ق.ظ http://www.mehrbaaraan.blogfa.com

سلام سلام دوستت دارم م م م

سلام گلم چقد خوشحال شدم که دیدم به دیدنم اومدیه بازم بیا

حسین(دلشکسته آسمانی) سه‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:51 ق.ظ http://pars1988h.blogfa.com

یاسمن جون سلام...
یادت باشه مامان رویا همیشه دوست داره و برا این دعا کرد که باشی و این دنیا رو ببینی تا درس ها و عبرت ها بگیری...
مامان رویا رفته پیش خداجون و الان بفکرته و آرزو داره یاسی جونش سالم و سلامت و یه آدم موفق تو این دنیا بشه پس... قدر خودت و لحظاتتو بدون یاسی جون خدا با توست و نمیذاره تنها باشی،‌یادت باشه اوست تنها یارو یاور همه ما آدما غم به دلت راه نده... مامان رویا هروقت و همیشه میاد پیشت و سرت میزنه و حتی نوازشت میکنه یادت باشه آرزویه مامان رویا اینه که یاسی جونش سربلند و موفق بشه و باعث عزت و آبرویه خودش و مامان رویا بشه دیگه اینطوری نگو و قدر لحظاتتو بدون واوست یاور همه و همه هر کاری از دستم بر بیاد در خدمتم بدون هیچ منتی میگم...

ممنونم داداش شما لطف دارید

ممنونم که همیشه با حرف های مهربونتون هم اینجا و هم توی کلبه یاس تنها منو خوشحال میکنید


همیشه به دیدنم بیایید

(یاســــــــــــــــــــــمن)

ابوذر سه‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 08:10 ق.ظ

سلام دوست من تولدت مبارک
من خوندم و واقعا گریم گرفت ولی تا بوده همین بوده نباید ناراحت باشی
قسمت بوده و خدا داره امتحان میکنه انسان و برای همین بهترینهاش ازش میگیره و انسان با امید زندست
ارزو میکنم بهترین روزها رو برای شما

سعی کن از تنهایی بیای بیرون
اگر تنهای تنها هم شوی بازم خدا هست

من یک کلوب دارم تو سایت کلوب دات کام بنام بهانه اونجا شما رو لینک میکنم
و سعی میکنم همیشه بهت سر بزنم و وبلاگت برات تبلیغ کنم
مواظب خودت باش

ممنونم داداش که به غمکده من اومدید و بازم ازتون تشکر میکنم که زحمت میکشید و توی سایتتون واسه وبلاگ من تبلیغ میکنید و ممنونم که منو لینگ کردید بازم به دیدن من بیایید

من هر چه گشتم نتونستم آدرس کلوب شما رو پیدا کنم اگه بشه واسم آدرسشو بنویسید ممنون میشم


بازم به دیدن غمکده یاس بیاید منتظر تون هستم بای

مهدی لقمانی ۞●(دفتر عشق)●۞ سه‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:51 ق.ظ http://daftareshghe.blogsky.com

سلام دوست عزیز خوبی؟
مرسی از حضورت
لینک وب لاگ شما در دفتر عشق ( بخش لینک جدید هواداران - لینک جدید دوستان ) که آدرس زیر می باشد قرار گرفت

http://daftareshghe.blogsky.com/1383/12/12/post-19

منو با نام ( غوغای عشق در دفتر عشق ) لینک کنید و به من اطلاع بدید
برقرار باشی و سبز[گل]

ممنونم شما هم لینگ شدید

علی سه‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:55 ق.ظ http://alipirmoazen.blogfa.com

...مرو و صبر کن آنجا
ز سر صبر تورا او به سر صدر نشاند

ممنونم

esenpoyy سه‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:18 ب.ظ

داستان زندگیت مث منه فقط اسم مادرم فرق میکنه و من پسرم






به تو چه فضول؟ سه‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:54 ب.ظ http://www.allthings73.blogsky.com

ههههههههههه

چه وبلاگ خوبی داری
خوش به حالت

مینا چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:28 ق.ظ http://setareye-sohil.blogfa.com/

سلام یاس عزیز نبینم غم داشته باشی بخند تا دنیا به روت بخنده دوروز دنیا ارزش این همه غصه نداره

مهدی لقمانی ۞●(دفتر عشق)●۞ جمعه 26 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:43 ب.ظ http://daftareshghe.blogsky.com

سلام دوست عزیز خوبی؟

وبلاگ دفتر عشق با متن ( دلتنگی بی پایان ) به روز شد

منتظرم

۩▓۩ ๑۩۞۩๑۩▓۩ ๑۩۞۩۩▓۩ ๑۩۞۩๑▒ ๑۩۞۩๑▒

جدیدترین مطالب عاشقانه در . . .

سایت رسمی مهدی لقمانی ( دفتر عشق )

www.daftareshghe.com

سایت دفتر عشق را به دوستان خود معرفی کنید.☆☆☆☆☆


۩▓۩ ๑۩۞۩๑۩▓۩ ๑۩۞۩۩▓۩ ๑۩۞۩๑▒ ๑۩۞۩๑▒

چشم

حسین(دلشکسته آسمانی) شنبه 27 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:21 ق.ظ http://pars1988h.blogfa.com

نگاهی آشنا بر یاس کردم،تو را در برگ گل احساس کردم، خلاصه در کلاس ناز چشمات:دو واحد اشک را پاس کردم[گل]

میسی از متن جالبتون بازم به دیدن یاس تنها بیا

کیا یکشنبه 28 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:15 ق.ظ http://paeiziha.blogsky.com

یاسمن جان ما آپیدیم
خوشحال میشم نظرتو بدونم


پستتم خوب بود مثل همیشه

رضا یکشنبه 28 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:25 ق.ظ http://zabolsara.blogfa.com

سلام یاسی جون حالت چطوره
چه عجب به ماهم سر زدی
بازم از این کارات بکن

کیا چهارشنبه 1 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:41 ق.ظ http://paeiziha.blogsky.com

ما آپیدیم
به ما بسر

چشم اومدم

ع سه‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:08 ب.ظ

جالب بود

بریسا پنج‌شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:07 ب.ظ http://tabarook.blogfa.com

╬♥═╬
╬♥═╬
╬═♥╬
╬♥═╬
╬═♥╬
╬♥═╬
╬═♥╬
╬♥═╬

اومدم یه خبری بدم و برم ♥☻♥

╬═♥╬
╬♥═╬
╬♥═╬
╬═♥╬
╬♥═╬
╬═♥╬
╬♥═╬
╬═♥╬

آپم نمی خوای بیای ؟بدو بیا ♥☻♥

╬═♥╬
╬♥═╬
╬♥═╬
╬═♥╬
╬♥═╬
╬═♥╬

♥☻♥مـــــــــــــنــــــــــتظــــــــرتــــــــــــــــــــم♥☻♥

مرسی وچشم حتما میام

sam viper شنبه 26 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:47 ب.ظ http://viperattack.blogfa.com



خدا بهت صبر بده
من نمیتونم یک لحظه ام چنین دردیو تصور کنم
روحش شاد و یادش برای همیشه گرامی باد
ممنون که به وبلاگم اومدی
بازم آپم

بهار دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 04:56 ب.ظ

سلام عزیزم
اول تولدت روبهت تبریک میگم.
دوم خیلی برات متاسفم گلم بهت تسلیت میگم
باخوندن این مطلبت خیلی افسوس خوردم وکمی هم گریه....
وب خیلی زیبایی داری

فاطی۱۷ سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1391 ساعت 12:52 ب.ظ

یاسی جونم تو هیچچچچچچچچچچچچچچچ وقت تنها نیستی
توروخدامنم مثل خواهرت بدون
میبوسمت گلللللللللللللللم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد